ما چون ز دری پای كشیدیم كشیدیم
ما چون ز دری پای كشیدیم كشیدیم
امید ز هر كس که بریدیم، بریدیم
دل نیست كبوتر كه چو برخاست نشیند
از گوشه ی بامی كه پریدیم، پریدیم
رم دادن صید خود از آغاز غلط بود
حالا كه رماندی و رمیدیم ،رمیدیم
كوی تو كه باغ ارم روضه ی خلد است
انگار كه دیدیم، ندیدیم ندیدیم
صد باغ بهار است و صدای گل و گلشن
گر میوه ی یك باغ نچیدیم، نچیدیم
سر تا به قدم تیغ دعائیم و تو غافل
هان واقف دم باش رسیدیم رسیدیم
وحشی سبب دوری و این قسم سخن ها
آن نیست كه ما هم نشنیدیم، شنیدیم
((وحشی بافقی))

+ نوشته شده در چهارشنبه ۷ فروردین ۱۳۹۲ ساعت 18:4 توسط محمدحسن
|